این پست مخصوصی اعضا میباشد و فقط اعضا میتوانند مشاهده کنند
ابتدا ثبت نام کنید یا وارد شوید.
دلت که تنگ میشود
چاره ای نمیماند ،جز ینکه
در این هوای سرد،کلاهت را روی سرت بکشی
لیوان چاییت را دست بگیری،قدم بزنی
و به دلتنگی های مردانی فکر کنی که مثل تو
درین مسیر،بار ها و بارها قدم زدند!
و دلتنگیشان را تحمل کردند
بغض کردند
اما نباریدند
این قصه ی روزگار من است